۲۶.۱۰.۹۱

پوتین تا کجا ترکیه را تحمل می کند؟


اعتقاد عموم بر این است که سیاست بدون دروغ امکان پذیر نیست و به همین دلیل هم وارد شدن کسانی‌ که ادعای روحانیت و مرد خدا را دارند، در سیاست مسخره و مشمئز کننده مینماید.



اینکه در سیاست دروغ و تبلیغات دروغین جایگاه رفیع و گسترده‌ای را دارد، هیچ شکی نیست، و معمولا سیاستی کار آمد خوانده میشود که سیاست مدار آن، دروغ را به گونه‌ای بگوید که اکثریت آن را به عنوان حقیقت بپذیرند. عکس این مطلب هم صادق است، یعنی‌ وقتی‌ سیاستمداری دروغ را آنچنان ناشیانه و ابلهانه می‌گوید که مردم عادی را نیز به خنده میاندازد، آن سیاستمدار را دوستِ نادان بد تر از دشمن می‌نامند. مثلا در ماه دسامبر سال گذشته یعنی‌ تقریبا دو ماه پیش ، پوتین در پی‌ خبر استقرار موشک‌های پاتریوت ناتو، سفر رسمی‌ خود به ترکیه را لغو کرد،

ولی‌ برای هشدار به اردوغان سفر چند ساعته‌ای را به ترکیه داشت و در آن سفر به اردوغان به طور حضوری و جدی هشدار داد که عواقب مخرب و ناخوشایند چنین سیاست نابخرادانه‌ای مستقیماً با ترکیه است، و اردوغان عاجزانه برای پوتین توضیح داد که این او و کشورش ترکیه نیست که خواستار چنین عملی‌ است، بلکه این ناتو و غربی‌ها هستند که صاحب اصلی‌ کشور و تعیین کنند خط سیاسی آن میباشند.

این اصل ماجرای دیدار چند ساعته پوتین با اردوغان بود، ولی‌ از آن طرف دستگاه ارتباط جمعی ترک ها، دروغ‌هایی‌ را به خورد ملت بی‌خبر خویش دادند که شنوند غیر ترک از شنیدن آن شاخ درمیاورد، آنها به جای گفتن حقیقت به مردم خویش ، شایع ساخت نیروگاه اتمی‌ ترکیه به وسیله روسیه را منتشر کردند و اینکه پوتین فقط به همین منظور به ترکیه سفر کرده است، و مردم ترکیه از خود نپرسیدند که چرا پوتین میبایستی چنین کاری را برای ترکیه انجام دهد؟ پوتین که سفر رسمی‌ خود را لغو می‌کند و حتی حاضر نیست با اردوغان تلفنی صحبت کند، چگونه است که میخواهد نیروگاه اتمی‌ رایگان برای ترک‌ها بسازد؟

به تحلیلی در همین رابطه که در دیپلماسی منتشر شده است، توجه کنید.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری سوریه در سوم دسامبر سال گذشته میلادی پس از آن که سه ماه سفرش را به ترکیه به تعویق انداخته بود سرانجام به آن کشور سفر کرد تا در روابط نه چندان حسنه دو کشور بهبودی‌ای حاصل شود. پوتین و اردوغان هر دو اذعان کردند که این سفر، سفری استراتژیک بود و رسانه‌های ترکیه نیز آن را تاریخی توصیف کردند. در حالی که هر دو طرف می دانند روابطشان نه تنها بهبود نیافته بلکه در سال‌های اخیر بر تنش آن افزوده شده است و حتی مسکو اعتقاد دارد که آنکارا رفتارهایی از خود نشان داده که بیش از پیش بر تیرگی روابط میان آن با مسکو افزوده است. مثل بازرسی هواپیماهای روسی در فرودگاه ترکیه یا تهدید به استقرار موشک‌های سپر دفاع موشکی در مرزهای ترکیه – ایران و اخیرا نیز نصب موشک‌های پاتریوت در مرزهای ترکیه با سوریه.

اگر بخواهیم از لحاظ تاریخی ببینیم روابط ترکیه – روسیه هیچ گاه دوستانه نبوده است، از دوران حکومت عثمانی‌ها در ترکیه و حکومت سزارها در روسیه روابط آنکارا – مسکو همواره در تنش بوده است. حتی در دوران عثمانی‌ها ترکیه و روسیه بارها با یکدیگر جنگیدند و در دوران ترکیه و روسیه جدید نیز اگر با هم نجنگیدند، در جنگ سردی علنی با یکدیگر به سر بردند. در طول دوران جنگ سرد به رغم این که دو طرف تلاش کردند تا روابطشان را بهبود بخشند، اما حمایت آنکارا از پیمان ناتو در برابر پیمان ورشو باعث شد تا روابط دو کشور در تنش باقی بماند.

بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آنکارا فرصت را مناسب یافت تا به بهبودی روابطش با مسکو بیندیشد. اما تمایل طبیعی جمهوری‌های تازه استقلال یافته منطقه قفقاز به ترکیه که روسیه آنها را محل نفوذ غیر قابل چانه زنی خود می دانست، باعث شد تا دوباره دو کشور در وادی رقابت با یکدیگر بیفتند و طبیعتا باز هم نتوانند در بهبود روابط گام بردارند.

در سال ۲۰۰۲ زمانی که حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان قدرت را در دست گرفت، دولت جدید تلاش کرد تا با واقعیت‌های موجود سیاست خارجی خود را تعریف کند و در همین راستا به سمت بهبود روابط با روسیه گام بردارد. به همین دلیل همکاری را جایگزین درگیری کرد و در چارچوب طرح همکاری‌های مشترک در منطقه اوراسیا با مسکو تفاهم نامه رسمی امضا کرد. از این رو بسیاری از تحلیلگران سفر عبدالله گل، وزیر امور خارجه وقت ترکیه به مسکو در ۲۳ تا ۲۶ فوریه ۲۰۰۴ را نقطه عطفی در روابط آنکارا – مسکو می دانند و از آن به عنوان یک سفر تاریخی مهم یاد می کنند. سفری که راه ورود بازرگانان دو کشور به بازارهای دو طرف را هموار کرد و باعث شد تا پوتین در پنجم و ششم اکتبر همان سال سفری به آنکارا داشته باشد. نتیجه آن سفر آن شد که ترکیه به پنجمین شریک اقتصادی روسیه جلوتر از ژاپن، ایالات متحده امریکا، بریتانیا و حتی آلمان تبدیل شود.

اما این ماه عسل تا آغاز بهار عربی در کشورهای خاورمیانه زیاد دوام نیاورد. به ویژه زمانی که اوضاع به سوریه رسید و ترکیه در راس جبهه مخالفان اسد ایستاد. اگر فشار روسیه به ترکیه برای انعقاد پیمان ویژه استراتژیک در بعد سیاست خارجی و همکاری‌های نظامی میان مسکو و آنکارا در تابستان ۲۰۱۱ نبود، ترکیه به سرعت به سمت تجویز گزینه حمله نظامی به سوریه با هدف سرنگونی حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه حرکت می کرد. اما با این حال روابط آنکارا – مسکو وارد دوره رکود خود شد و مجددا جنگ سردی را رقم زد. روسیه رسما اعلام کرد که هرگز اجازه نمی دهد اتفاقی که در لیبی افتاد بار دیگر در سوریه تکرار شود تا به سوریه هشدار دهد که در برابر هر گونه تحرک سیاسی یا نظامی ترکیه در برابر اسد ایستاده است و حتی آمادگی دارد علیه آنکارا در مجامع بین المللی و جهانی و همچنین منطقه‌ای وارد عمل شود. تنش در روابط دو طرف تا آن جا پیش رفت که پوتین سفر خود به ترکیه را چند بار لغو کرد و وزارت دفاع و وزارت امور خارجه روسیه هشدارهای غیر علنی و جدی‌ای را متوجه آنکارا کردند.

اوج تنش در روابط دو طرف زمانی بود که ترکیه اعلام کرد قصد دارد از ناتو بخواهد که موشک‌های پاتریوت را در مرزهای خود با سوریه مستقر کند. در حالی که رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه اصرار داشت که بگوید استقرار سپر دفاع موشکی هیچ تهدیدی را متوجه روسیه نمی کند اما پوتین از این توجیهات قاطع نشد و هشدار داد که این موشک‌ها به مثابه تفنگ هایی است که بر دیوارها مستقر شده اند تا در نهایت شلیک شوند.

منبع: دیپلماسی

هیچ نظری موجود نیست: