۲۲.۹.۹۱

دو روی یک سکه


جدال میان روسیه و امریکا شکل و شمایل جدیدی به خود گرفته است. دیگر از سلاح گرم خبری نیست. از قطع ارتباط دیپلماتیک نیز سخنی به میان نمی آید. رهبران دو کشور هربار به مناسبتی در حاشیه مجلسی یا نشست هم را می بینند ، به رسم ادب سیاسی عکس یادگاری می گیرند و با هم لبخند می زنند. با اینهمه در پشت پرده داستان دیگری در جریان است. باراک اوباما چهل و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا که هنوز مراسم سوگند خود برای آغاز چهارسال کاری جدید را به انجام نرسانده دیگر مانند سال ۲۰۰۹ میلادی از بازسازی رابطه با رقیب روزهای جنگ سرد سخنی به میان نمی آورد. همگان تصویر خانم هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در نخستین ماه‌های حضور در وزارت خارجه کشورش را به یاد دارند که دکمه قرمز رنگی را مقابل همتای روس خود گرفته و از وی خواست که دوران بازسازی و احیای مثبت رابطه دوجانبه میان دو کشور را آغاز کنند. با اینهمه در چهار سال گذشته باز هم آنچه میان کرملین و کاخ سفید گذشت بیش از آنکه رنگ و بوی تعامل داشته باشد ، شکل و شمایل تقابل به خود گرفته بود.


ظاهرا دسامبر ماه خوش یمنی برای روسیه و امریکا نبود. در ششمین روز از این ماه جدیدترین بهانه برای دشمنی میان دو کشور شکل گرفت. در تاریخ ۶ دسامبر سال ۲۰۱۲ ، سنای امریکا فهرستی را تصویب کرد که بر اساس آن مقامات روس، به اتهام آنکه در مرگ سرگی ماگنیتسکی دست داشتند و یا اینکه حقوق بشر را نقض کرده بودند، در لیست سیاه امریکا قرار گرفتند؛ این طرح سنا به طرح «ماگنیتسکی» معروف شهرت یافت. سرگئی ماگنیتسکی، وکیل روس شرکت سرمایه گذاری انگلیسی `هرمیتاژ` بود که پس از دستگیری به جرم فرار مالیاتی در سال ۲۰۰۹ در بازداشتگاهی در مسکو درگذشت. آنچه در خبرها آمد حاکی از آن بود که ماگنیتسکی پس از آن که پلیس و ماموران مالیاتی را به دست داشتن در عملیات اختلاس و پولشویی متهم کرد، دستگیر شده و در سن سی و هفت سالگی در زندانی در مسکو درگذشت.

براساس قانون جدیدی که باید به تائید باراک اوباما رسیده و سپس لازم الاجرا خواهد بود، به افرادی که در مرگ ماگنیتسکی دست داشته اند و نیز هر فردی که حقوق بشر را در روسیه نقض کند ، ویزای ورود به آمریکا داده نمی شود و اموال آنها در آمریکا نیز مسدود خواهد شد. ۲۴ ساعت از این حرکت سنای امریکا نگذشته بود که روسیه نیز روز دوشنبه ورود آن دسته از اتباع آمریکایی را که حقوق مردم روسیه را نقض کرده اند به این کشور ممنوع اعلام کرد. این اقدام پارلمان روسیه اقدامی تلافی جویانه در واکنش به قانونی شمرده می شود که هفته گذشته در سنای آمریکا علیه نقض کنندگان حقوق بشر در روسیه به تصویب رسید.
ولادیمر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در سخنرانی خود پس از تصویب این قانون در سنای امریکا بار دیگر به این موضوع اشاره کرده که شاید ۱۵ سال پیش کسانی بودند که به وجود جهان تک قطبی اعتقاد داشتند، ولی امروز دیگر چنین نیست و جهان چنین سیاستی را برنمی تابد.

دکتر محمد علی بصیری، استاد دانشگاه در گفتگویی با دیپلماسی ایرانی ریشه‌های عمیق اختلاف میان امریکا و روسیه را مورد بررسی قرار داده و بر این باور است که دولت روسیه پس از فروپاشی شوروی اصلاحاتی انجام داد به ویژه در دوره یلتسین اما در دوره ریاست جمهوری دمیتری مدودف به حالت ضعف ، انعطاف و درماندگی دچار شد. در تمامی سال‌های پس از فروپاشی ابرقدت شرق، تنها در دوره‌های ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین بود که روسیه که به دنبال بازگشت به امپراطوری گذشته و بازاحیای قدرت جهانی روسیه و یا شوروی سابق بود و همچنان است. این در حالیست که روندی که امریکایی‌ها در دنیا دنبال می کنند و به معنای دیگر هژمونی امریکایی و دولت‌های وابسته و یا تحت کنترل با آنها عمل می کند، با دیپلماسی فعلی روسیه همخوانی ندارد. در نتیجه این مسائل تنش میان دو کشور عمیق تر شده است.

این کارشناس مسائل امریکا با اشاره به این حقیقت غیرقابل انکار که امریکا به دنبال هژمونی و سلطه بر مناطق مختلف از جمله خاورمیانه و جمهوری شوروی سابق و یا حتی تحت کنترل درآوردن روسیه است و این روند عملا با سیاست فعلی روسیه در تعارض است ، می افزاید: مساله مهم دیگری که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که امریکا برای نفوذ در روسیه و کنترل این کشور از طریق نگو‌ها و یا نهادهای مدنی که غربی‌ها با اسامی مختلف آنها را طراحی کرده و بودجه‌های کلانی هم در اختیار آنها می دهند، سعی می کنند تا تحرکاتی را در روسیه برای تغییر دولت و تضعیف آن تحت عنوان دموکراسی، آزادی بیان که منشا آنها عمدتا از امریکاست، انجام دهند. در نتیجه چنین تلاش هایی سبب شده تا روسیه با این جریان‌ها برخورد کند که حتی ولادیمیر پوتین اخیرا اعلام کرده بود که هر حزب و یا جریانی که ازخارج کمک مالی دریافت کند جریان جاسوسی و نفوذی در خاک روسیه به حساب می آید و با آن شدیدا برخورد خواهد شد. برخوردهایی که امروزه روسیه با این جریان‌ها می کند، عمدتا جریان‌های نفوذی امریکا برای استحاله روسیه و یا تحت کنترل درآوردن آن است.
این استاد دانشگاه در نیم نگاهی به تنش اخیر حقوق بشری میان دو کشور می گوید: امریکایی‌ها مدعی دفاع از حقوق بشر هستند اما این حقوق بشر افراد و نهادهای وابسته به امریکا هستند که تغییرات سیاسی را دنبال می کنند. بنابراین روسیه هم مطرح می کند که با این جریان‌ها مقابله کرده و حتی هیات هایی که قصد ورود به روسیه دارند را نیز مهار می کند. می توان ریشه این درگیری‌ها را اینگونه خلاصه کرد که این اختلاف‌ها به حرکت هژمونیک امریکا و بازگشت به روسیه بزرگ پوتین بازمی گردد و ابزارهایی است که امریکا در روسیه به کار می گیرد تا به استحاله از دورن روسیه منجر شود.

محمد علی بصیری در ادامه این سوال را مطرح می کند که آیا روسیه قدرت مقابله با امریکا را دارد و در این تغییر و تحول ژئوپلیتیکی می تواند جایگاه خود را بیابد؟ پاسخ رئیس جمهور روسیه بر این عقیده استوار است که بله ، ما می توانیم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا می توان رابطه میان دو کشور را به جنگ سرد جدیدی تشبیه کرد، گفت: احتمالتکرار این مساله چندان دور از ذهن نیست. اگر دولت پوتین بتواند به اهداف خود دست پیدا کند و با عوامل مخالف و نفوذی به شکل اساسی برخورد کند، شاید شاهد جنگ دوباره‌ای باشیم. این مساله عملا خود را در مساله سوریه نشان داد. در حقیقت بحران سوریه نمادی بود که صف آرایی میان روسیه و چین از یک سو و از سوی دیگر امریکا، فرانسه و انگلیس را آشکار کرد.

یکی از جریان هایی که همیشه موضوع اصلی رقابت میان دو ابرقدرت شرقی و غربی بوده منطقه خاورمیانه است. روسیه که دوست ندارد یکی از پایگاه‌های اصلی خود را در این منطقه از دست بدهد، به دنبال این است تا با هر وسیله‌ای اختلاف معترضین و بشار اسد را حل کند و در این راه حتی قطعنامه‌های علیه سوریه را نیز وتو کرد. همانطور که چنین پایگاهی برای روسیه ارزش خاصی دارد، برای امریکا نیز تغییر حکومت در سوریه و کم رنگ شدن پایگاه مقاومت در این کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است.
این استاد دانشگاه با پیش بینی این مساله که بحث سوریه همانند کره یا ویتنام میان دو قطب قدرت جهانی گرفتار خواهد شد می گوید: اگر یک طرف دخالت‌های بیشتری کند ممکن است به مرحله رویارویی نظامی هم برسد.اما اگر وضعیت سوریه به همین شکل کنونی ادامه پیدا کند، احتمال دخالت مستقیم از سوی روسیه و امریکا کم است.

محمد بصیری در تشریح دورنمای رابطه میان روسیه و امریکا با توجه به تحولات چند هفته اخیر می گوید: امروز روابط روسیه و امریکا بسیار شکننده و بحرانی است. گاهی در امریکا اعلام می شود که شبکه‌ای جاسوسی روسی دستگیر کردند و در روسیه نیز افرادی دستگیر می شوند که از امریکا مستقیما پول دریافت کرده اند. این مسائل سبب کمرنگ شدن روابط دو کشورشده است. همچنین بحث بحران سوریه و پرونده هسته‌ای ایران و به دنبال آن تحریم ها تنش‌های بیشتری را میان آنها ایجاد کرده است.همانطور که لاوروف هم گفته است طرف آمریکایی که این اقدام را آغاز کرده است باید بداند این گونه رفتارها، ناقض تعمیق همکاری‌ها میان روسیه و آمریکا خواهد بود.بنابراین شاید بتوان گفت آینده به این سمت حرکت می کند که دنیای چند قطبی را خواهیم داشت که بیشتر خود را در شانگهای در برابر گسترش ناتو نشان می دهد. محور شانگهای نیز عمدتا روسیه و چین است. بنابراین صف آرایی جدیدی را در سال‌های پیش رو خواهیم داشت که شاید بتوان نام آن را جنگ سرد جدید نهاد.

منبع: تحریریه دیپلماسی

هیچ نظری موجود نیست: