۶.۹.۹۱

سعادت وکامیابی در زندگانی تابع حوادث نیست، از خود ما منشاء می‌گیرد


اوایل انقلاب یه ارمنی میفته زندان، ازش می پرسند چرا آوردنت اینجا؟
میگه خودمم نمیدونم! من یه ساندویچ فروشی دارم، بعد از انقلاب
 چند نفر یک عکس آوردند تو مغازه گفتند: این عکس رو بزن روی دیوار
عکس امام بود، ماهم عکس رو چسبوندیم
یه مدت بعد همونا یک عکس دیگه آوردند گفتند: این رو هم بچسبون! عکس بنی صدر بود؛
بعد از یه مدت چند اومدند گفتند: عکس اون جاکش رو بیار پایین
من پرسیدم کدومشون رو؟
...که دیدم منو گرفتند آوردند اینجا
.

آرامگاه یزید

یزید شاعر زبردستی بود . و شطرنج باز قهاری بود یعنی‌ از نظر هوش و توانایی مغزی بینظیر بود، برخی‌ او را همان حافظ میدانند. به شراب عشق می‌ورزید. عاشق ایران بود و در میدان جنگ و نبرد آنچنان دلاور بود که به تنهایی در مقابل قبایل وحشی و بربر و داعشی‌های ترک و عربی‌ که در ۲۰۰ سال پیش به ایران حمله کردند، مردانه ایستاده و بخش عظیمی‌ از ایران را نجات داد. و شاید اگر هنوز باقیمانده ایران بزرگ مانند سوریه و عراق و لبنان و لیبی‌ و کل خاورمیانه با زبان احمقانه و ناقص عربی‌ سخن نگفته و کاملا هویت پارسی خود را از دست نداده، بخاطر وجود نازنین یزید است. وحشی‌هایی‌ که به ایران حمله کرده بودند حکم قتل او را صادر نموده و برای سر او جایزه گذاشتند. و به کودکانی که والدین ایرانی‌‌شان را سربریده بودند یاد میدادند که یزید را لعنت کنند و او را قاتل پدر مادر و مقدّسات خود بدانند. این رسم همچنان در بین بازماندگان ایرانی‌ وجود دارد و نام یزید که با ایزدی، یزدان، یزدی، ایزد هم خانواده است و هر کودکی هم میبایستی بداند که این فرد ایرانی‌ بوده و در برابر داعشی‌ها ایستاده و میبایستی ستایش شود و یادش گرامی داشته شود ، ولی‌ چون قتلعامی‌ که از ایرانیان کردن آنچنان فراگیر ، گسترده و وحشیانه بود که در برخی‌ جاها جز تعداد معدودی کودک باقی‌ نماند و حتی سگ‌ها و گربه‌ها را کشته و می‌خوردند. و پس از آنهم با شستشوی مغزی بازماندگان، و تربیت استعماری، ایرانیان را برای همیشه منفعل ساختند، در نتیجه امروزه ملت ایران، قهرمانان و ناجیان واقعی‌ و کسانی‌ که در راه ایران و ایرانی‌ بی‌ دریغ جان باخته اند، تف و لعنت کرده و دشمنانش را می‌پرستد.

و در باره کشتار ایرانیان که در زمان جنگ جهانی‌ اول رخ داد ولی‌ بعمد به آن قدمتی ۱۴۰۰ ساله داده و آنرا به مذهب و پیغمبر و اسلام و حمله اعراب و ترک به ایران ، نسبت داده و بدین ترتیب جنایت هولناکی که در مورد ایرانیان همین ۱۵۰ سال پیش رخ داد را اینچنین میپوشانند، می‌نویسند که کار قتلعام ایرانیان آنچنان گسترده و وحشیانه صورت گرفت که تاریخ موجودیت بشر، چنین چیزی را به خودش ندیده است .بخش کوچکی از آن بعنوان قتلعام ارامنه در دنیا معروف است. و بخش بزرگ آنرا با عنوان قحطی بزرگ در ایران پنهان کرده‌اند.

در باره قتل‌عام، هلاکاست، کشتار ایرانیان می‌نویسند: قبایل وحشی انگلساکسون، ترک و اعراب پس از حمله به تبریز که به آن بهشت ساخت آدمی‌ می‌گفتند، آنچنان حمام خونی راه انداختند که خون تا بالای مچ پای اسبان می‌رسید. سر‌های مردان را زده و پس از اینکه به زنان و کودکان تجاوز نمودند، بر گردن هر زن تبریزی، دو سر ( احتمالا متعلق به پدر، همسر، برادر، پسر ) بسته و در حالی‌ که هر زن سه سر را حمل میکرد، آنان را به طرف مرکز ایران، کرمان و یزد برده و در آنجا هم داعش وار سر‌ها را از تن‌ بریده و کشتار راه انداخته و پس از آن با سر‌های مردان و زنان تبریز، یزد و کرمان ده‌ها منار ساختند. این منار‌ها تا بقدرت رسیدن رضا شاه هنوز در یزد و کرمان وجود داشت.

بخش غربی ایران به دست قبائل وحشی ترک افتاد. ولی‌ به سبب دلاور مردی ستار خان و باقر خان و زنان و مردان آذربایجان، ترک‌ها از آنجا تا آناتلی بیرون رانده شده و می‌رفتند که آنجا را نیز از لوث وجود ترک بربر پاک کنند و انتقام قتل‌عام آذری‌ها توسط ترک‌ها را بگیرند که متاسفانه پیش از رسیدن به هدف، با فریب و خدعه و ناجوانمردنه سرداران واقعی‌ ایران کشته شدند.

و امروزه آذری‌ها حتی از نامی‌ که بر روی سرزمینشان است، متوجه نمیشوند که هیچ گونه نسبت نژادی، خونی، تاریخی‌ و و و با قبایل وحشی ترک ندارند که هیچ بلکه ترک‌ها درواقع دشمن اصلی‌ آنان و اجدادشان بوده و هستند و نه نیاکانشان! یک آذری تمامی آثار باستانی و آتشکده زرتشتی و آرامگاه بیش از ۴۰۰ شاعر و حکیم پارسی را در سرزمین خود نادیده گرفته و نمی‌بیند، یک آذری از خودش نمی‌پرسد که چرا نام سرزمینش ایرانی‌، زرتشتی و به معنای آتش مقدس است، یک آذری نمی‌پرسد که چرا ستار خان و باقر خان با تمامی وجود برای ایران می‌جنگیدند ( حتی اگر داستان احمقانه و دروغین مشروطه را قبول داشته باشیم)، و مانند همان کرمانی و یزدی که بر سینه میکوبد و یزید را لعنت می‌کند و هر ساله مراسم عاشورا راه انداخته و برای قاتلان نیاکانش میگرید، و مراسم یزید کشی راه انداخته و قهرمانان و ناجیان واقعی‌ خود لعنت و نفرین میفرستد و و و ... بدون فکر، بر سر شاخ نشسته و تنه میبرد.

 و امروزه ما هر چه میکشیم از همین مردم یزد و قم و کاشان و کرمان و آذری‌ها و کسانی‌ میکشیم که وحشیانه‌ترین قتل‌عام‌ها در موردشان صورت گرفته ولی‌ همچنان داعشی‌های دشمن سرزمین و اجداد خود را میپرستند و آنچنان هویت باخته اند که آدمی‌ از اینکه آنان را ایرانی‌ بخواند از خودش شرمنده میگردد.



















هیچ نظری موجود نیست: