۴.۹.۹۱

گر ذوق نیست تو را، کژ طبع جانوری


تو گوی در آن کشور تنها جماعتی به نام آخوند که اکثرا بالای ۷۰ سال سنّ دارند و حتی عزرائیل هم از آنها نفرت دارد و به همین علت هم سراغ آنها نمی‌رود و نوکران حقیر و بی‌ شخصیت و گریه کنان ذلیل پای منبر آخوند هستند که حق زندگی‌ دارند و میبایستی از تمام ذخائر، سرمایه‌ها و زیبای‌های ایران بهره بگیرند و دیگران و یا میلیون‌ها جوان ایرانی‌، تنها برده گانی هستند که میبایستی به همین اندازه که اجازه پیدا کردند نانی بخور تا نمیرند، راضی‌ و خرسند باشند.

هنرمندان ایرانی‌ برای پرداختن به هنرشان ..... به هنر نوازندگی و خوانندگی یعنی‌ موسیقی که پروردگار در نهاد طبیعت قرار داده و حتی نسیمی که در لابلای برگ‌های درختان میپیچد و یک پرنده کوچک هم با چهچه زدن شاهد این ادعا است، مجبور به پناه بردن به پستوی خانه، زیر زمین و یا بالای پشت بام‌ها هستند. و این یعنی‌ زندگی‌ در زندان، یعنی‌ محرومیت از حق طبیعی، یعنی‌ بردگی به مفهوم تمام و کمال آن، یعنی‌ گروهی آخوند عقب مونده و مرتجع و عقده‌ای و منحرف جنسی‌، برای یک ملت تصمیم میگیرند که چگونه نفس بکشد. حقا که مرگ به چنین زندگانی‌ شرف دارد.
در ویدئو کلیپ زیر، جمعی از هنرمندان ایرانی‌ به معصومیت و پاکی نوای موسیقی‌‌شان به هنرمندی میپردازند منتها از گزند جماعتی ابلیس صفت ( آخوند‌ها ) که از هر چه زیبای و شادی و هنر بیزارند و مانند ابلیس تنها از کشتن، خون، غم، جنگ، اشک، نفرت، سیاهی و دشمنی لذت میبرند، از بیم این شیطان صفتان، به پشت بام پناه برده اند.

به سعادت نرسد ملت پا بسته اگر
به دهان بسته نگهداشت، زبان آزادی



هیچ نظری موجود نیست: