۷.۷.۹۰

داشتن و نگهداشتن

خود شکن... آینه شکستن خطاست 

بازدید از این وبلاگ را برای علاقمندان به دیدن آثار باستانی ایران که در موزهای دنیا نگهداری میشود، توصیه می‌کنم
https://raeeka.wordpress.com


محو در محفل گرم و صمیمی‌ و آموزنده یار مهربانی، همزمان در این فکر شناور شدم، که چرا بیشتر از نگهداشتن بداشتن میاندیشیم و آن همّت و پشتکاری که برای بدست آوردن خرج می‌شه برای نگهداری بهیچ گرفته میشود. حتما شما هم پای صحبت آن سفر کرده که صد قافله دل‌ بهمراهش بوده، و به تازه‌گی برگشته، و از درختان و کوهستان‌های کشور بازدید شده یا از ابنای تاریخی و باستانی جاهای دیده شده و یا از رودخانه‌ها و سواحل نقره‌ای و یا از ساختمان‌های مدرن ساخته شده که اعجاب انگیزند و و و ، ساعت‌ها اسب زبان را در میدان گوش‌های میزبان میتازاند، با لبخندی بی‌معنی که فقط بعنوان نشان دادن اینکه از این وصف العیش، نصف العیش‌ای هم نصیبم شده است، نشسته اید‌، و همزمان فکر کرده‌اید که خوب از این درختان سر بفلک کشیده که میوه‌های عجیب و غریب آن دهانت رو هم آب انداخته و هم دقایقی باز نگاه داشته، در کشوری که زندگی‌ می‌کنیم هم پیدا می‌شه و گیرم نه در طبیعتش ولی‌ بطور یقین در گلخانه‌ای حفاظت شده، از آن اثری خواهی یافت، و آیا مطمئن هستی‌ که از این پاره خشت‌هایی‌ که باستان شناسان خوشحال، با قلم مویی باریک از دل خروارها خاک بیرون کشیده اند در جای که تو زندگی‌ میکنی‌ وجود ندارد؟ و یا تا بحال تلاش کردی که اصلا بدانی‌ در جای که زندگی‌ میکنی‌ ساحلی هر چند سنگی‌ و غیر قابل آبتنی وجود دارد یا خیر؟

۲۸.۶.۹۰

اما شاپلن....Emma Shapplin




سالها نوشتم، خط زدم، فکر کردم، از فکر خالی‌ شدم، خیره شدم، چشمامو بستم. تنها صدا نیست که میماند، این خاطرهٔ پرواز است که در ذهن هک‌ میشود و برای ابد ماندنی است.





اما شاپلن زادهٔ ۱۹ می ۱۹۷۴ در جنوب پاریس است.او در دوران کودکی بیشتر به ورزش‌هایی مثل فوتبال و فعالیت‌های پسرانه مانند از درخت بالا رفتن تمایل نشان می‌داد و هیچ نشانی از علاقه به موسیقی یا خوانندگی در او مشاهده نمی‌شد.
زندگی شاپلن از زمانی تغییر یافت که یکی از دوستانش او را به یک معلم موسیقی معرفی کرد. اِمای چهارده ساله شروع به فراگیری فن آواز نزد استاد ۷۰ ساله‌اش کرد.

در نوزده سالگی خانه پدری‌اش را ترک کرد و به آپارتمان خودش در قسمتی دیگر از پاریس نقل مکان کرد. در همین دوره که همچنان مشغول فراگیری فنون خوانندگی نزد اساتید مختلف بود اولین دموی خود را ضبط کرد و با یاری یکی از دوستانش موفق شد که نوار دمو را به خواننده معروف فرانسوی ژان پاتریک کپدویل عرضه کند. کپدویل که شیفته صدای اِما شده بود و البته سلیقه‌ای همسو در زمینه اپرا با او داشت به وی پیشنهاد ساخت قطعات نخستین آلبومش را داد. بعد از مشورت با چند تهیه‌کننده آنها به این نتیجه رسیدند که آلبوم اول اِما در ژانر کلاسیک ساخته شود.


«Spente le stelle» و «Cuor Senza Sangue» اولین آهنگ‌های تکی از آلبوم Carmine Meo بودند که منتشر شدند. این آلبوم که در دسامبر ۱۹۹۷ منتشر شد نوید ظهور یک استعداد جدید در میان خوانندگان زن دهه ۹۰ را می‌داد. Carmine Meo به سرعت به جایگاه نخست در جدول فروش فرانسه دست یافت و در کم‌تر از ۲ ماه ۱۰۰/۰۰۰ نسخه از آن به‌فروش رفت.
آلبوم بعدی شاپلن که Etterna نام داشت در سال ۲۰۰۲ روانه بازار شد. با این‌که زبان مادری اِما شاپلن فرانسوی است او آثارش را به زبان ایتالیایی می‌خواند. 

۱۴.۶.۹۰

صدای سوت ممتد


"جستجویم برای حکمت، آرامش فکر و آگاهی‌ از واقعیت‌های مرئی و نامرئی دچار روزمرهگی‌‌ و بی‌ معنا شده اند."
پائولو کوئلیو


حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید بحکمت این معما را.

من طبعا آدم درونگرایی هستم. می‌‌خواستم بشیوهٔ خودم برای درک و لذت بردن از چیز‌های متعالی زندگی‌ و رسیدن بنوعی باریک بینی‌ راهی‌ بگشایم. هروقت سرحال بودم خیال میکردم آنچه میخواهم بدست آوردنی است و آن ارزشها جایی‌ در درونم پنهان است. اما خودم را فریب می‌‌دادم. من سخت آلودهٔ امور این دنیا و فضاحت‌هایش هستم، و توان پایداری در برابر آنرا ندارم. امروز این دگردیسی عجیب و مضحک گریبانم را گرفته، درحالیکه دیروز در چنگال ابتذال‌های روزمرهگی‌‌ زندگی‌ اسیر بودم. ( سلمان رشدی )

در صد کتاب یک سخن از سر عشق نیست
گفتیم یکسخن که درآن صد کتاب بود.